اللهّم صلّ علی علی ابن موسی الرّضا ...
صلوات خدا به تو که بضعهی پیغمبری
صلوات خدا به تو که آیه ای از کوثری
صلوات خدا به تو که چون گلی معطّری
صلوات خدا به تو که جلوه ای از داوری
اللهم صلّ علی علی ابن موسی الرّضا ...
خدا از من رضا شود گر قلب تو رضا شود
از فیض تو هر شوره زار گلشنی با صفا شود
بیماریِ جان و دلم در حَرَمت صفا شود
گواهیِ نوکری ام با دست تو امضا شود
اللهم صلّ علی علی ابن موسی الرّضا ...
منم منم آنکه کند هر لحظه هر جا یاد تو
خوانم خوانم إذن دخول دمِ بابُ الجوادِ تو
بستم آقا دخیلِ جان بر پنجره فولاد تو
کبوترم کبوترم در صحنِ گوهرشادِ تو
اللهم صلّ علی علی ابن موسی الرّضا ...
من سائلی در مانده ام صدقه بر گدا بده
مُرده ام از فرط گنه بر روحِ من بقا بده
اشک و سوز و حالِ دعا بر منِ بی نوا بده
جان مرا از من بگیر به من یک کربلا بده
اللهم صلّ علی علی ابن موسی الرّضا ...
با رو سیاهی اومدم درِخونت
ای یار آشنای من ای همزبون ای مهربون خدای من
تویی تویی ای خالق بنده نواز
درد من و دوای من ای همزبون ای مهربون خدای من
ای مهربون بسکه گنهکارم من
روم نمیشه بگم دوسِت دارم من(2بار)
نامم سیاهه کارم گناهه عمرم تباهه
الهی العفو....
**************
اگر چه غفلت و گناه و معصیّت
هر روز و شب شده کارم
اما هنوز به رحمتت اُمیدوارم
نَفس از سرم،دستاشو بر نمیداره
اسیرم و گرفتارم
اما هنوز به رحمتت اُمیدوارم
دست من و بگیر که با خدا شَم
از بدی ها دور بشم و رها شَم(2بار)
با روسیاهی گویم به آهی یا رب الهی
الهی العفو...